صدای پای بهار

دفترچه اشعار کاف شین

صدای پای بهار

دفترچه اشعار کاف شین

 

 

بی تو افتادست عالم دست آدم خوارها 

می خورند اینجا و آنجا مغز مردم مارها  

 

شهر مرد عنکبوتی برجهای زیر آب 

مردمان حبس گشته در پس دیوار ها 

 

انگلان مفت خور ،شهر به یغما رفته ،ترس 

می فروشند آدمیت را سر بازارها 

 

کاوه ای کو همتی کو خیل یارانت کجاست 

 آری از ما ها نبینی جز همین سربارها